به گزارش نماینده، هفته نامه پنجره در پخش پرونده ویژه در مطلب به نقل از امین صبحی با عنوان (راز ماندگاری - خاطراتی در مسجد جلیلی با آیتالله) نوشت، به واسطه همسایگی با مسجد جلیلی از دوران طفولیت در مناسباتهای ملی و مذهبی که در این مسجد برگزار میشد شرکت میکردم و اینطور که از والدین و سایر اعضای قدیمی مسجد شنیدهام فعالیت مسجد جلیلی از سال ۴۰ آغاز شده و علیرغم اینکه در آن زمان اهالی این منطقه غالباً از اقلیتهای دینی بودند به سرعت مورد توجه متدینین قرار گرفت و یکی از مراکز اصلی مبارزه با رژیم پهلوی شد.
برگزاری جلسات سخنرانی با حضور افراد مطرحی همچون شهید مطهری، شهید باهنر، استادمحمدنقی شریعتی، مقام معظم رهبری، آیتالله مهدوی کنی و ... در خصوص مسائل مختلف دینی و سیاسی علاقهمندان را از مناطق مختلف تهران به این مسجد میکشاند.
از جمله برنامههای مهم مسجد جلیلی در دوران قبل از انقلاب میتوان به تکثیر و توزیع اعلامیههای امام خمینی(ره)، انتشار و پخش نوار و رسانه امام راحل اشاره کرد. تربیت نیرو برای مبارزه علیه حاکمیت پهلوی، طرح مطالب نو و به روز از سوی سخنرانان برای ایجاد تحول در افکار عمومی گرایش تفکرات مختلف سیاسی از جمله برخی از اعضای نهضت آزادی به این مسجد از دلایل حساسیت ساواک روی برنامههای آن بود.
رفت و آمد افرادی همچون شهید بخارایی از اعضای هیأت مؤتلفه که حسنعلی منصور را به قتل رسانده بود و شهید اندرزگو به مسجد جلیلی مبین نقش مؤثر این مسجد در پرورش جوانان انقلابی بود. در اسناد ساواک در خصوص اقبال مردم به مسجد جلیلی آمده است که پس از تعطیلی مسجد هدایت در حسینیه ارشاد این مسجد کانون تجمع مخالفان رژیم شاهنشاهی شده است و همین موضوع نیز شرایطی را فراهم کرد که نظارت ساواک بر روی برنامههای این مسجد دوچندان شود. به نحوی که منزلی در خیابان سمیه و ساختمانی در بلوار کشاورز به بازجویی بازداشتیهای مسجد جلیلی اختصاص داشت.
نقش این مسجد در روشنگری مردم علیه رژیم پهلوی تا حدی زیاد بود که ساواک برگزاری برنامههای دعا در روزهای جمعه را ممنوع کرد و همچنین از متولی مسجد (مهدی جلیلیفرشچی) در خصوص نحوه برگزاری مراسم عزاداری محرم و صفر تعهد گرفت.
بنابر اسناد موجود موضعگیری در قبال جنایات اسرائیل و حمایت از ملت مظلوم فلسطین کمک به مردم نیازمند و بیماران مستمند و تأسیس کتابخانه از دیگر اقدامات منحصر به فرد این مسجد در حوزههای فرهنگی و سیاسی بود.
اینطور که از شواهد تاریخی مشخص است در شرایط سیاسی پس از واقعه ۱۵ خرداد و تأئید امام خمینی کسی جرأت صحبت درباره حضرت امام و تشریح فرمایشات ایشان در خصوص مبارزه با نظام شاهنشاهی را نداشت اما در این مسجد علاوه بر نشر اعلامیههای بنیانگذار انقلاب اسلامی رساله و فتاوی امام خمینی(ره) نیز به مردم عرضه میشد. سخنرانیهایی که روحانیان در این مسجد ایراد میکردند بیشتر در خصوص بیعدالتیها و تبعیضهای موجود در رژیم پهلوی و فساد در دستگاههای دولتی آن زمان بود. از همین رو مردم و جوانان بیش از پیش نسبت به حاکمیت بدبین شده و داوطلبانه خواهان مبارزه با آن بودند. سیاسی شدن مسجد جلیلی آن را یکی از مهمترین کانونهای شکلگیری انقلاب کرده بود. به نحوی که انتقاد از رژیم پهلوی و اقدامات سوء حاکمیت تأکید بر یاد و خاطره امام خمینی(ره) بر منابع را تحریک و تشویق مردم به مقابله با اقدامات غیر ضروری از جمله برگزاری جشنهای دو هزار ۵۰۰ ساله از موضوعاتی بود که نقش مهمی در تنویر افکار عمومی برای حمایت از سرنگونی شاه و تشکیل جمهوری اسلامی داشت.
وقتی عالمی از دنیا میرود رخنهای در عالم هستی ایجاد میشود که هیچ چیز نمیتواند جای آن را پر کند، رئیس فقید مجلس خبرگان رهبری یکی از استوانههای اصلی نظام بودند که هیچ گاه از مسیر ولایت خارج نشدند و میتوان به صراحت گفت، گفتار و رفتار و روش ایشان همیشه یکی بود چراکه ایشان صراحت بیان داشتند.
بدون شک آیتالله مهدوی کنی نقش بسزایی در مسجد جلیلی داشت چرا که تفکر و عملکرد ایشان در جذب جوانان برای حضور در برنامههای مختلف این مسجد غیر قابل انکار و آغازگر حرکت مستمر آن در پیروزی انقلاب اسلامی است به نحوی که در مجالس این مسجد از اقلیتهای دینی نیز حضور یافته و برای مقابله با رژیم شاه اعلام آمادگی میکردند. همانطور که مستحضر هستید آیتالله مهدوی کنی داماد آیتالله سرخهای از ابتدا با شیوههای مختلف فرهنگی اقدام به روشنگری مردم نسبت به وضع جامعه کرد.
دعوت از واعظان مطرح برای ایراد سخنرانی در مسجد جلیلی، تقویت بنیه اعتقادی نوجوانان با انجام اقداماتی نظیر برگزاری کلاسهای رایگان درسی و غیردرسی و راهاندازی کتابخانه از جمله اقدامات معظمله در این مسجد بود.
فعالیتهای آیتالله مهدوی کنی به همین محدود نمیشد و ایشان با راهاندازی صندوق امداد برای کمک به بیماران پرداخت هزینه تحصیل و ازدواج خانوادههای تحت پوشش مسجد و تاسیس صندوق تعاونی خیریه اجتماعی همواره در اندیشه خدماترسانی به محرومان بود. لذا این مسجد به دلیل این اقدامات منحصر به فرد در تهران شهره بود.
طرح مباحثی در خصوص اقتصاد اسلامی و نحوه مقابله با تفکرات سوسیالیستی و مارکسیستی که در آن ایام بسیار تبلیغ و به جوانان معرفی میشد سخنرانی انتقادی علیه رژیم پهلوی باعث ممنوعیت فعالیت آیتالله مهدوی کنی توسط ساواک شد. اما بیتوجهی ایشان به این تذکرات و تأکید بر مواضع انقلابیشان باعث تبعید معظم له و تهدید و ارعابهای بعدی علیه ایشان شد.
یادم میآید که در سن نوجوانی، ایام دهه مبارک فجر بود در قالب یک گروه سرود از مسجد الرحمان برای اجرای برنامه به مسجد جلیلی رفتیم که در این بازه زمانی توفیق دیدار و گفتوگو با این شخصیت بزرگوار شامل حالم شد. ایشان پس از اجرای برنامه ما را مورد تفقد قرار داده و به ما هدیه دادند؛ یک اسکناس ده تومانی که ممهور به نامشان بود همین برخورد خوب باعث شد که من و دوستانم تا مدتها مستمع منبر ایشان باشیم.
آیتالله مهدوی کنی در این دیدار بنده را به ادای نماز اول وقت، استمرار در فعالیتهای فرهنگی و حضور در مسجد سفارش کردند که بحمدالله تا حدودی توفیق عمل به توصیه ایشان امیدوارم که واعظان و روحانیان با تأسی از این بزرگوار سیاست جذب حداکثری را مدنظر قرار داده و با منش و رفتارشان شرایطی را فراهم کنند که نوجوانان و جوانان بخشی از وقتشان در مسجد بگذرانند تا بدین ترتیب به سربازان مقابل با جنگ نرم دشمن تبدیل شود.
همچنین در خاطرهای دیگر از ایشان، خاطرم هست در یکی از برنامههای مناسبتی در ماه صفر سال گذشته که در مسجد جامع شهر کن برگزار شد، جمعی از مسئولان نظام و حضرت آیتالله مهدویکنی حضور داشتند، به خاطر اینکه برنامه سخنرانان به درازا انجامید و خبرنگاران نیز مدت طولانی منتظر پایان مراسم و مصاحبه با مسئولان حاضر در این مراسم بودند، اما پس از به اتمام رسیدن برنامه هیچیک از مسئولان، حاضر به پاسخگویی به سوالات خبرنگاران نشدند و ترجیح دادند که طولانی شدن برنامه و دیروقت بودن را بهانه کرده و مراسم را ترک کنند، اما آیتالله مهدویکنی با وجود کهولت سنشان و با اینکه نسبت به آن آقایان مسئول جایگاه پدری داشتند، با خوشرویی در میان خبرنگاران ماندند و به تک تک سوالات آنها پاسخ دادند، این برخورد متواضعانه و همراه با محبت آیتالله مهدویکنی با خبرنگاران رسانهها از خاطراتی است که همیشه این پیرمرد انقلابی را در ذهن ما ماندگار میکند.
نظر شما